نظریات وضعنظریات وضع به آرای اصولیون درباره حقیقت رابطه لفظ و معنا اطلاق میشود و در علم اصول فقه کاربرد دارد. ۱ - تعریفنظریات وضع، دیدگاهها و نظریههایی است که در مورد حقیقت وضع (نوع رابطه بین لفظ و معنا) و واضع الفاظ ، از سوی علما ابراز میشود. ۲ - پیوند میان الفاظ و معانیبدون تردید، میان الفاظ و معانی پیوندی تنگاتنگ وجود دارد، به گونهای که با شنیدن هر لفظی، معنای مخصوصی به ذهن تبادر میکند، اما در مورد حقیقت آن، دیدگاههایی وجود دارد؛ برخی مانند سلیمان بن عباد صیمری معتقدند این ارتباط ذاتی است؛ یعنی چه واضع و اعتبار کنندهای باشد و چه نباشد، از هر لفظی، معنای مخصوص آن به ذهن میآید. اما مشهور معتقدند دلالت الفاظ بر معانی خود، تابع وضع واضع است؛ از این رو، عالمان منطق ، دلالت الفاظ بر معانی را از نوع دلالت وضعیه ، مقابل دلالت عقلی و طبعی، دانستهاند. البته کسانی که تابعیت دلالت الفاظ را از معانی به کمک وضع واضع میدانند در منشأ وضع و این که واضع حقیقی کیست، اختلاف دارند؛ عدهای همانند مرحوم «نایینی» به الهی بودن وضع اعتقاد دارند، اما مشهور علما، به بشری بودن وضع معتقد هستند. ۳ - دیدگاههای مشهورالبته مشهور نیز دو دیدگاه دارند: ۱. گروهی واضع اولی هر لغتی را فرد خاصی میدانند؛ برای مثال، میگویند:واضع لغت عرب «یعرب بن قحطان» میباشد. ۲. عدهای معتقدند واضع اولیه، فرد یا گروهی مشخص نیست، بلکه همه مردمان نخستین، واضع اولیه هستند. [۴]
محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۷-۲۶.
۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «نظریات وضع». |